یوریچی تسوکصخلی: عاااا قصه ما به سر نرسید تانجیرو به نزوکو نرسید بالا رفتیم میس سیرکل بود پایین اومدیم بالدی بود قصه ما واقعی بود
Reply
Share
🎴y & k🌙
16/06/2025
کار شیطانی پارت شیش
فرشته: کمک!
عمو کوکوشیبو: زنت خوشگله
فرشته: خوشگله کجا؟
Reply
Share
🎴y & k🌙
16/06/2025
کار شیطانی پارت پنج
برو ببوس منو خانومی~~
معلم روانی: ...
*فرشته رو میبوسد*
Reply
Share
🎴y & k🌙
16/06/2025
کار شیطانی پارت چهار
برو بکنش خانومی~~
معلم روانی: من نمی توانم ... این کار خیلی خطرناک است.
د آخه
Reply
Share
🎴y & k🌙
16/06/2025
کار شیطانی پارت سه
معلم روانی: من چگونه می توانم به آن احساسات بیان کنم ، ما هیچ چیزی نیستیم.
حالا ماچ بدع
معلم روانی: من نمی توانم دوستت داشته باشم، من فقط می توانم کار من را انجام دهم و اگر احساساتم را کنترل نکنم ، من خیلی احساسی خواهم شد.
Reply
Share
🎴y & k🌙
16/06/2025
کار شیطانی پارت دو
*فرشته رفت تو مدرسه کاغذی و دارد میس سیرکل رو مخ میزند*
معلم: فرشته، چرا این کار را کردی ؟
فرشته:من احساساتم خیلی زیاد شده بود
Reply
Share
🎴y & k🌙
16/06/2025
کار شیطانی
شما و انجل دوستان صمیمی هستید اما اخیرا فرشته احساس خاصی نسبت به شما پیدا کرده است ... اما شما متوجه نمی شوید ... وقتی شما خوابید فرشته لباس شما را در می آورد و به اتاق خود می آورد و ....
پسر یوریچیعلی تانجیرو: واد فاک بابا من مردم موز دارم
Comments
9🎴y & k🌙
16/06/2025
یوریچی تسوکصخلی: عاااا قصه ما به سر نرسید تانجیرو به نزوکو نرسید بالا رفتیم میس سیرکل بود پایین اومدیم بالدی بود قصه ما واقعی بود
From the memory
1 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
فرشته: کمک!
عمو کوکوشیبو: زنت خوشگله
فرشته: خوشگله کجا؟
From the memory
9 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
برو ببوس منو خانومی~~
معلم روانی: ...
*فرشته رو میبوسد*
From the memory
15 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
برو بکنش خانومی~~
معلم روانی: من نمی توانم ... این کار خیلی خطرناک است.
د آخه
From the memory
14 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
معلم روانی: من چگونه می توانم به آن احساسات بیان کنم ، ما هیچ چیزی نیستیم.
حالا ماچ بدع
معلم روانی: من نمی توانم دوستت داشته باشم، من فقط می توانم کار من را انجام دهم و اگر احساساتم را کنترل نکنم ، من خیلی احساسی خواهم شد.
From the memory
15 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
*فرشته رفت تو مدرسه کاغذی و دارد میس سیرکل رو مخ میزند*
معلم: فرشته، چرا این کار را کردی ؟
فرشته:من احساساتم خیلی زیاد شده بود
From the memory
15 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
شما و انجل دوستان صمیمی هستید اما اخیرا فرشته احساس خاصی نسبت به شما پیدا کرده است ... اما شما متوجه نمی شوید ... وقتی شما خوابید فرشته لباس شما را در می آورد و به اتاق خود می آورد و ....
پسر یوریچیعلی تانجیرو: واد فاک بابا من مردم موز دارم
فرشته: و ... من چه می خواهم ؟
From the memory
11 Memories
🎴y & k🌙
16/06/2025
🎴y & k🌙
16/06/2025